تقریبا بین سالهای 1286 تا 1290 هجری شمسی در یکی از خانواده های روحانی روستای گشت طفلی بدنیا آمد که بعد ها سبب تحولی عظیم در بلوچستان گردید و او او کسی نبود جز حضرت مولانا سید عبدالواحد سیدزاده معروف به حضرت صاحب فرزند مولانا سید غلامرسول . وی دوران طفولیت را پیش والد بزرگوارش به فراگیری تعالیم اولیه پرداخت و برای ادامه تحصیل به ایرانشهر و اطرافش سفر ها کرد ولی چون تشنگی علم ایشان در این دیار به سیرابی تبدیل نشد به شبه قاره هند سفر نمود . او پس از تحصیل و کسب بهره علمی از محضر اساتید بزرگی چون مولانا خیر محمد شاگرد برجسته قطب الارشاد علامه رشید احمد گنگوزهی و امام الموحدین مولانا حسین علی و پوشیدن خلعت خلافت برای ارشاد و راهنمایی مردم دیار خویش رهسپار وطن گردید و بعد سالها ارشاد مردم موطن خویش دوباره نزد مولانا حسین علی برگشت و پس از طی نمودن مراحل سلوک به اشاره ایشان مدتی را در شهر ملتان به موعظه و ارشاد مردم پرداخت .وی پس از پایان ماموریت خویش در ملتان به سال 1314 هجری شمسی به وطن بازگشت و پس از ورود در سال 1358 هجری قمری مکتب عین العلوم گشت را تاسیس و در آنجا به مدت دو سال به تدریس مشغول گشت
تقریبا بین سالهای 1286 تا 1290 هجری شمسی در یکی از خانواده های روحانی روستای گشت طفلی بدنیا آمد که بعد ها سبب تحولی عظیم در بلوچستان گردید و او او کسی نبود جز حضرت مولانا سید عبدالواحد سیدزاده معروف به حضرت صاحب فرزند مولانا سید غلامرسول . وی دوران طفولیت را پیش والد بزرگوارش به فراگیری تعالیم اولیه پرداخت و برای ادامه تحصیل به ایرانشهر و اطرافش سفر ها کرد ولی چون تشنگی علم ایشان در این دیار به سیرابی تبدیل نشد به شبه قاره هند سفر نمود . او پس از تحصیل و کسب بهره علمی از محضر اساتید بزرگی چون مولانا خیر محمد شاگرد برجسته قطب الارشاد علامه رشید احمد گنگوزهی و امام الموحدین مولانا حسین علی و پوشیدن خلعت خلافت برای ارشاد و راهنمایی مردم دیار خویش رهسپار وطن گردید و بعد سالها ارشاد مردم موطن خویش دوباره نزد مولانا حسین علی برگشت و پس از طی نمودن مراحل سلوک به اشاره ایشان مدتی را در شهر ملتان به موعظه و ارشاد مردم پرداخت .وی پس از پایان ماموریت خویش در ملتان به سال 1314 هجری شمسی به وطن بازگشت و پس از ورود در سال 1358 هجری قمری مکتب عین العلوم گشت را تاسیس و در آنجا به مدت دو سال به تدریس مشغول گشت . اما با کینه بدخواهان همچون بسیاری از بزرگان دین مورد آزمایش الهی قرار گرفت و چند ماهی در زندان مخوف پهلوی بسر برد برادر بزرگ ایشان سید محمد کریم ( پدر مولانا محمد یوسف حسین پور مدیر فعلی حوزه علمیه عین العلوم گشت ) برای رها ساختن وی از جنگال ظالمان دوران تلاش های بسیاری کرد ولی پیک اجل به ایشان مهلت نداد و حین بازگشت مولانا از زندان به سال 1360 هجری قمری بدرود حیات گفت . مولاناچند ماه پس از آزادی از زندان بدلیل نامساعد بدون جو گشت به یکی دیگر از بخش های سراوان بنام جالق هجرت نمود و حدود دو سال در آنجا ماند . دیری نگذشت که اهالی گشت از کردار خویش پشیمان گشته و با اصرار آنها ایشان مجددا به گشت بازگشت . وی پس از فوت برادر و مادر و مرشدش (مولانا حسین علی ) به سال 1366 ه-ق برای تکمیل مقامات عرفان به هرات عزیمت فرمود و با دست باسعادت پیر کامل سلسله نقشبندی حضرت مولانا غوث محمد مجددا بیعت و از ایشان و برادرش خلعت خلافت گرفت . وی مدتی جهت آسایش قلبی و روحی در منطقه حق آباد پسکوه به ارشاد مردم پرداخت و همچنین مدرسه دارالفیوض را در آنجا تاسیس کرد که همکنون مدیر این مدرسه فرزند ارشد ایشان مولانا سید محمد انور می باشد . حضرت صاحب در نیمه آخر عمر تحت آزمایش الهی قرار گرفت و حدود سی سال و اندی به مرض رعشه مبتلا شد پس از ان به بیماری های مزمن دیگری نیز مبتلا گشت از جمله مالاریای مغزی . سرانجام پس از سالها ارشاد و تاسیس مدارس علمیه مختلف و همچنین تالیف کتب مختلف از جمله : احسن المقصود فی توحید المعبود یا کلید بهشت و همچنین تحفه حجاج و مخزن التعویذات علمیه در روز دوشنبه سوم مهر ماه سال 1375 شمسی چشم از جهان فروبست ودر قبرستان پشت حوزه علمیه گشت به خاک سپرده شد
موضوعات مرتبط: پسکوه در یک نگاه
برچسب ها: زندگی نامه سیدزادهسیدزاده
مولانا عبدالرؤف جنگی زهی متولد 1324 هجری شمسی در روستای پسکوه از توابع شهرستان سورانِ سراوان دیده به جهان گشود .
تحصیلات ابتدائی را در مدرسه ابتدائی روستا و تا مقطع چهارم دبستان ادامه داد. در سن یازده سالگی شوق و عطش شدیدی برای یادگیری علوم دینی در خود احساس نمود و علیرغم مخالفت برخی از اقوام جهت تحصیل علوم دینی به مدرسه عین العلوم گشت ( به مدیریت شیخ الحدیث مولانا محمد یوسف حفظه الله ) عزیمت نمود و مدّت دو سال به تحصیلات ابتدائی پرداخت. پس از آن به مدرسه ی سرجو سراوان ( به مدیریت مرحوم مولانا شهداد رحمه الله ) عزیمت نمود و در آنجا یکسال به ادامه ی تحصیل مشغول گردید.
بعد از آن جهت ادامه ی تحصیلات رهسپار ایالت سند پاکستان گردید و وارد مدرسه دارالهدی سکّر ( به مدیریت مولانا فضل الله شهید ) شده و دو سال آنجا اقامت گزیدند و سپس به ایالت پنجاب عزیمت نموده و به مدرسه بستی مولویان ( به مدیریت مولانا شریف الله رحمه الله ) رفته و یکسال درآن مدرسه به تحصیل علوم دینی پرداختند.
بعد از آن به مدرسه دارالعلوم کراچی رفته و در آنجا بمدت یکسال از محضر اساتیدی همچون مفتی محمد تقی عثمانی، مولانا شمس الحق، مولانا علم الدین بلوچ و دیگر بزرگان کسب فیض نمودند. سپس در اولین سال افتتاح جامعه فاروقیه کراچی به جامعه ملحق گشته و یکسال از محضر مولانا سلیم الله خان کسب فیض نمودند و در این مدّت امامت نمازهای یومیه مسجد عثمانیه( همجوار جامعه فاروقیه ) را به دستور مولانا سلیم الله خان نیز برعهده داشتند.
در آخرین سال برای دریافت مدرک فارغ التحصیلی به مدرسه بدر العلوم رحیم یارخان ( به مدیریت شیخ التفسیر مولانا عبدالغنی جاجروی رحمه الله ) رهسپار گردیدند و آخرین سالتحصیلی را در آنجا و در کلاس دوره حدیث شرکت نموده و از این مرکز علوم دینی فارغ التحصیل گردیدند. سپس به شهر کویته عزیمت نموده و در مدرسه تجوید القرآن مشغول فراگیری علم تجوید بصورت تخصصی از محضر قاری غلام نبی رحمه الله گردینده و از سوی قاری غلام نبی رحمه الله بعنوان ناظم مدرسه منسوب گردیدند که پس از یکسال اقامت در آن مدرسه از دیار علماء رهسپار روستای خویش گردیدند.
از همراهان و همکلاسان مولانا می توان به بزرگانی همچون:
شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید (حفظه الله ) – مدیریت محترم دارالعلوم مکی زاهدان
مرحوم مولانا نورمحمد ریگی – بانی مدرسه علوم دینی حمادیه ی جام جم زاهدان *مولانا شهاب الدین شهیدی (مدظله العالی) – صدر المدرسین مدرسه احناف خواف
مولانا محمد گل کرمزهی*مولانا عبدالحمید کرد تمین*مولانا عبدالرب کرد تمندانی*مولانا عبدالواحد مرادزهی
مولانا نورالله فرقانی*مولانا عبدالروف هراتی* مولانا خدارحم رودینی اشاره نمود.
موضوعات مرتبط: پسکوه در یک نگاه
برچسب ها: زندگی نامه مرحوم مولانا عبدالروف جنگی زهی
(آب وهوای سیب وسوران پسکوه)
آب و هوای سیب وسوران نسبت به فصول سال متغیر بوده و نیز همچون دیگر نقاط بلوچستان، دارای آب و هوای بری و خشک با تابستانهای طولانی و زمستانهای کوتاه مدت می باشد. طول مدت فصل گرما بیش از چهار تا پنج ماه است تغییر درجه حرارت در روز وشب مانند سایر مناطق کاملاً بری نیست.
هوای نقاط شمال غرب مانند دهستان پسکوه و روستاهای قادرآباد، پیرسیر و حق آباد نسبت به نقاط مرکزی و شرق معتدل تر است و هر چقدر به طرف شرق برویم آب وهوا گرمتر می شود. شاید وجود کوه بیرک و نزدیک بودن به تفتان، موجبات خنکی هوای شمال غرب گردیده و هوای این قسمت را قدری معتدل تر ساخته است. بادهای موسمی در برخی فصول سال بطور پراکنده وزیدن می گیرد.(پایان نامه مسعود دهقان)
«میزان بارندگی»
همچنین بر اساس آمار ایستگاه باران سنجی دهستان پسکوه طی یک دوره پنج ساله مقدار متوسط بارندگی93/76 میلیمتر می باشد که عموماً بیشترین بارندگی در این ناحیه در اواخر پائیز و اوایل زمستان اتفاق می افتد و مقداری هم به صورت رگبار در تیرماه و مردادماه به وقوع می پیوندد. میزان بارندگی از اواخر تابستان تا اواخر پائیز غالباً صفر است.
(استفاده از آب برای اندازه گیری زمان)
یکی از روشهای تقسیم آب، استفاده از «طاس کپل» بوده است. و برای این منظور، از کاسه مسی کوچکی به نام طاس استفاده می کردند، اندازه این طاس در قناتهای مختلف مساوی است، مقدار آبی که در آن جا می گیرد(یک من بلوچی) درحدود یک کیلو و200گرم می باشد. درته طاس سوراخ کوچکی به قطرتقریباً2میلیمتر وجود دارد.که برای جلوگیری از تنگ یا گشاد شدن از طرف داخل یا خارج طاس،مهره ای سربی با یک سکه مسی که سوراخی به همان قطر دارد.در محل این منفذ جوش داده شده است.داخل طاس دارای چهار شیار اصلی وچهار شیار فرعی می باشد.هرشیار اصلی به منزله یک کوت(koUT)هر شیار فرعی به منزله سه کیاس می باشد.
لازم به تذکر است چون هرمن بلوچی دارای 24 کیاس می باشد.هرشش کیاس را کوت خوانند.طاس را در ظرف سفالی بزرگتری به نام کپل که پر از آب است قرار می دهند.آب از منفذ کوچک طاس آن نفوذ کرده پر می شود وبه ته کپل فرو می افتد. دهقان یا میر آب فوراً آن را از آب بیرون وسه بار تکان داده و دو مرتبه روی آب می گذارد ویک گره به ریسمانی که از برگ درخت خرما بافته اند می زند.
اندازه طاس از لحاظ هندسی وهم از لحاظ زمانی در قناتهای مختلف به یک اندازه است لزوماً مدت زمان پرشدن آن نیز مساوی است.مدت زمانی که طاس پر می شود.در صورتیکه دقیق باشد.نیم ساعت است که در این صورت یک طاس میراث نامیده می شود.
گاهی طاس بر اثر سائیدگی یا تنگ وگشاد شدن منفذ آب سبک وسنگین می شود.درنتیجه دیرتر یا زودتر از زمان مقرر پر می شود.لذا طاس دیگری نیز نزد میرآب یا یکی از معتمد ترین محل نگهداری می شود.در چنین موردی اگر کسی نسبت به سبک وسنگینی طاس یا گشاد بودن آن اعتراض می کند.طاس مورد استفاده را با این طاس امتحان می کنند تا میزان کم و زیادی آن مشخص شود.پس نقص را شناسایی نموده به ترمیم آن می پردازند.
تعمییر وخرید طاس نیز به عهده میرآب می باشد.میرآب در واقع مقسم آب ومحافظ می باشد.هر12ساعت از طلوع آفتاب تا غروب آفتاب یک هنگام نامیده می شود که برابر24طاس میراث می باشد.12طاس را نیم Hangaum هنگام و وشش طاس را تسو(TASSO)می نامند.
هرچند امروزه با متداول شدن ساعت در بعضی از روستاها دیگر کسی از طاس برای سنجش زمان استفاده نمی کند.ولی اصطلاحات وحتی مقیاس های آن محفوظ مانده است وآنها را با ساعت تطبیق داده اند.
(علاوه بر نکات ذکرشده دانستن موارد ذیل نیز ضروری به نظر می رسد)
در قدیم برای تقسیم آب زمینهای کشاورزی از(قنات)قوانین خاصی را اعمال می کرده اند.هر قنات به 12شبانه روز تقسیم می شده است.البته گاهی قناتهایی دیده می شود که به 13 شبانه روز ویا بیشتر از آن تقسیم می شده است.این عمل در نتیجه ظلم حکام واختلاس آنها بوده که از دسترنج مردم تعداد شبانه ها را به نفع خود بیشتر می کردند.شبانه یا شبانه های اضافی را مردم کار یا لایروبی می کردند واصطلاحی نظیر(بیکار)برای آن استعمال می گردد.خان یا حاکم فقط محصول را برداشت می کرد.هرشبانه روز به دو هنگام که هریکی 24طاس وجمعاً48 طاس می باشد که معادل 24 ساعت است.
«طوایف عشایری پسکوه وکوه بیرگ»
طوایف چاری زهی و دهانی در دامنه شمالی کوه بیرگ دست راست جاده یعنی غرب سوران از ده مهندا تا گورناک در مسیر شروع به غرب مستقر می باشد. طوایف شهدادزهی که در مجموع 385 خانوار می باشند در حق آباد و دامنه شمال کوه بیرگ از لشکران تا پالیزان که آخرین نقطه در مرز خاش است مستقر شده اند و بالاخره در کوه بیرک زابلی و پسکوه 114 خانوار از طوایف عبدالزهی-دامنی-گمشادزهی زندگی می کنند که مرکز آنها چد بالا است.طوایف موجود در پسکوه و در مسیر جاده خاش پسکوه وجاده گشت- پسکوه در ییلاق وقشلاق می باشند.
موضوعات مرتبط: پسکوه در یک نگاه
برچسب ها: پسکوه
.: Weblog Themes By Pichak :.