درباره وب

به وبلاگ خودتون خوش آمدید من جاسم پیرزهی از استان سیستان و بلوچستان هستم روستای پسکوه و هدف ما اطلاع رسانی و معرفی استانمان است و امیدوارم با نظرات خودتون ما را خوشحال کنید
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان pirzahi و آدرس jasem.pirzahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





جستجوی وب
لینک های مفید

http://s5.picofile.com/file/8128700818/%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D9%852.jpg

 

مصاحبه ای کوتاه با شاعر جوان دهستان پسکوه از توابع شهرستان سیب وسوران
محمد نعیم پسکوهی از شاعران نوپا و جوانی است از دهستان پسکوه
بیوگرافی:
-محمد نعیم پسکوهی متولد 1372 در دهستان پسکوه از توابع شهرستان

سیب و سوران و دانشجوی رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه زابل
از چه سالی شروع به سرودن شعر کردین ؟
-بنده سرودن شعر را به صورت رسمی و واقعی از کلاس دوم دبیرستان با نوشتن

شعر «مرد روزگار» آغاز کردم در واقع من تحت تاثیر شاهنامه ی فرودسی

و داستان های حماسی قرار گرفتم و بعد شروع به سرودن شعر نمودم.
اولین شعری که گفتن یادتون هست؟
-بله « مرد روزگار »  به وزن و سبک شاهنامه یعنی بر بحر متقارب و حماسی وار که

یک داستان واقعی از اجدادم که از پدر و نزدیکانم شنیده بودم.
سبک شعری که شما در اون شروع به نوشتن شعر کردید؟
-بنده در شعر به سبک کلاسیک( سنتی) و روش پیشینیان را پیروی می کنم و

در قالب های مختلف ( غزل، مثنوی، رباعی، چهار پاره، قطعه و دوبیتی) شعر

سرودم همچنین علاوه بر شعر های جدّی شعر طنز هم گه گاهی سرودم و از میان

شاعران بزرگ پیش از همه به اشعار فردوسی و بعد به اشعار سعدی مولانا، حافظ

و نظامی توجه خاصی دارم و از میان شاعران معاصر بیشتر اشعار پروین اعتصامی،

ملک شعارا بهار و سهراب سپهری علاقه و توجه دارم.
اوضاع شعری استان را چگونه ارزیابی می کنید؟
-اوضاع شعری استان نسبت به استان های دیگر وضعیت قابل توجهی ندارد چرا که

با توجه به محدویت های موجود و نبود مکان مناسب برای شاعران و صاحبان ذوق

این استان دچار بحران کم رونقی قابل توجهی می باشد.

چه کسانی شما را در این راه تشویق کردند؟
-مشوّق اولیه و اصلی من معلّم ادبیات دوران راهنمایی و دبیرستان جناب

آقای نورالله اله دادزهی. ایشان با شنیدن شعر مرد روزگار که اولین شعرم بود

بسیار خوشحال و مرا به ادامه ی این هنر ترقیب نمودند و از آن به بعد همیشه

شعرهای مرا گوش می کردند و مرا تشویق می نمودند.
یادتون میاد چند شعر گفتین؟
-تقریبا حدود 30 و اندی که جمعا حدود 400 بیت می رسد.
آیا شعری های که سرودی به مرحله چاپ رسیده؟
-تا حدودی
بهترین طنز پرداز از دیدگاه شما؟
-از شاعران پیشین به نظر بنده عبید زاکانی نسبت به طنز پردازان

هم دوره و ما قبل خود

بهتر توانسته که نکات بسیار باریکی در اشعار خود جای  دهد و از طنز پردازان

معاصر نیز محمد رضا عالی پیام و سعید بیابانکی.
آیا علاقه ای دارید که شعر بلوچی هم بنویسید؟
-زبان بلوچی زبان مادری بنده و به آن شوق و علاقه ی بسیار زیادی دارم اما

به دلیل اینکه خط و زبان نوشتاری( خط معیار) بلوچی را نمی دانم به خود

جرات نمیدم که به سرودن شعر بلوچی بپردازم اما عزم جدّی دارم که آن

را یادبگیرم و به سرودن شعر بلوچی و زبان مادری بپردازم.
سخن آخر و حرف پایانی:
-امیدوارم که بنده بتوانم در عرصه فرهنگ و هنر و نشر ارزش های اسلامی و  سنتی

ایرانی و قوم بلوچ گامی بردارم و در حفظ آن سهمی کوچیک داشته باشم.

 


موضوعات مرتبط: پسکوه در یک نگاهعکسهای از پسکوهبلوچستان
برچسب ها: مصاحبه ای کوتاه با شاعر جوانپسکوهیمحمد نعیم پسکوهیپسکوهشاعر نوپابلوچستان

تاريخ : چهار شنبه 9 / 4 / 1393 | 12:42 قبل از ظهر | نویسنده : جاسم پیرزهی پسکوه |

بررسی تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه روستایی ایران

(مطالعه موردی روستای کله هوک از توابع شهرستان سراوان استان سیستان و بلوچستان در 6 دهه اخیر)

 مقدمه و طرح مسأله

یکی از موضوعاتی که همواره مورد توجه اقتصاد دانان، روانشناسان و به خصوص جامعه

شناسان قرار گرفته است بحث توسعه روستایی و شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه نیافتگی روستایی بوده است.

در زمینه توسعه روستایی « دیاسن معتقد است توسعه روستایی راهبردی است که به منظور

بهبود زندگی اقتصادی و اجتماعی گروه خاص از مردم (روستاییان فقیر) طراحی شده است.

این فرایند شامل بسط منافع توسعه در میان فقیرترین اقشاری است که در مناطق روستایی

در پی کسب معاش هستند، این گروه شامل کشاورزان خرده پا، خوش نشینان و کشاورزان  

     بی زمین است». در نتیجه توسعه روستایی شامل فرایند عمیقی از تغییرات  در کل جامعه است.

این فرایند روشی برای افزایش فرصت های قابل دسترسی برای فرد و افزایش

امکانات بهره وری از آنهاست (ازکیا، بی تا، 21).

هدف های توسعه روستایی در محدوده یک بخش خلاصه نمی شود،

بلکه مواردی چون بهبود و بهره وری، افزایش اشتغال، تأمین حداقل قابل قبول غذا، مسکن،

آموزش و بهداشت را در بر می گیرد (ازکیا، بی تا، 21)

کشورهای جهان سوم از جمله ایران از دیرباز اقداماتی را در جهت توسعه روستایی

انجام داده اند و هدفشان بهبود و توسعه اقتصادی ـ اجتماعی روستایی بوده است.

که اصلاحات ارضی یکی از این اقدامات در جهت رسیدن به این هدف بوده است

ولی در ایران در زمان محمدرضا شاه اصلاحات ارضی بیشتر برای تثبیت موقعیت شاه

انجام گرفت و عملاً تغییر چندانی در ساختار اجتماعی ـ فرهنگی و اقتصادی روستایی ایجاد نکرد

و بسیاری از تغییرات و روند رو به رشد زندگی روستایی را بعد از انقلاب ما شاهد هستیم.

رساله حاضر ضمن توجه به برداشت های متفات از مفهوم توسعه در مکاتب جامعه شناسی،

با رویکردی التقاطی و با طراحی مدل تلفیقی که در پرتو نظریه های توسعه به طور عام و

توسعه و توسعه نیافتگی روستایی به طور خاص مطرح شده تدوین شده است. در ارتباط

با روستای کله هوک سعی شده است به کاربرد نظریه هایی که با شرایط روستا همخوانی دارند

پرداخته شود هر چند برای این کار نیاز به مطالعات جدی تر است. روشی که برای مطالعه

روستا مورد استفاده قرارگرفته روش های مطالعه موردی و تاریخی بود که به نظر می رسید

روشهای مناسبی باشند هر چند اگر با روشهای پیمایشی و سایر روشهای تحقیق

همراه می شد بر اهمیت کار می افزود. همچنین در این رساله خدماتی که انقلاب اسلامی ایران

به روستا ابراز داشته و به خصوص آزادی از قید خوانین و عاملان ظلم و ستم مورد توجه قرار

گرفته است و عدم توجه دولت قبلی را با ذکر نمونه هایی مدنظر قرار دادیم. برای فهم بیشتر،

ابتدا رساله را با چارچوب مفهومی و نظری شروع و سپس به توضیح روش شناسی آن پرداختیم.

در فصول بعدی به منظور آشنایی بیشتر، ابتدا توضیحاتی کلی در مورد روستای کله هوک در

زمینه مشخصات جغرافیایی و تاریخیِ، نظام طبقاتی قبل و بعد از انقلاب و مالکیت و نظام

بهره برداری و در ادامه به ساختارهای اقتصادی و اجتماعی روستا پرداخته شده است.

در پایان یادآور می شوم که این رساله هر چند نمی تواند تمام اطلاعات و مطالب مربوط

به روستا را تحت پوشش قرار دهد ولی امید است که سرآغاز مطالعات دیگری باشد

برای همه کسانی که به عمران و آبادی روستا می اندیشند.  

        پیرزهی

پژوهشگری علوم اجتماعی

مفاهیم و نظریه های توسعه و کاربرد آن در کله هوک

نام نظریه

نام نظریه پرداز

خلاصه

کاربرد در بررسی روستای

 کله هوک

تکاملی توسعه

1ـ هاریس

2ـ اسپنسر

حرکت جامعه از ساده به پیچیده

آثار و نشانه هایی از حرکت جامعه روستایی کله هوک از ساده بودن به پیچیده بودن را می توان پیدا کرد منتهی این موضوع بیشتردر ساختارهای اجتماعی ـ فرهنگی نمود پیدا می کند تا در ساختارهای اقتصادی

نوسازی

ردفیلد

تقسیم جوامع در دگرگونی اجتماعی به دو دسته قومی و شهری به همراه خصوصیات آنها

خصوصیات جامعه قومی از نظر ردفیلد ارتباط تنگاتنگی با خصوصیات روستا داردضمن آنکه حرکت از قومی به شهری را هم می توان مشاهده نمود.

ایرنشتاد

جوامع سنتی: جوامع خیلی محدود و محصور

 جوامع مدرن: جوامعی گسترده و انطباق پذیر با شرایط متنوع داخلی و خارجی

ویژگیهای جوامع سنتی با این موضوع ارتباط پیدا می کند

دیویدمک کله لند

نقش انگیزش به عنوان میل و نیاز به پیشرفت در حرکت به سوی توسعه یا عدم توسعه.

شکل گیری آن از طریق جامعه پذیری از همان اوایل زندگی افراد و تقویت آن در دوران بعدی از طریق آموزشهای لازم و مطبوعات

این نیازی است که کاربرد آن در منطقه به شدت احساس می شود و نهادهایی از قبیل آموزش و پرورش و خانواده می توانند نقش اساسی را در تقویت این میل ایفاء کنند.

اسملسر

تفکیک کارکردی عناصر ساختی به طور کامل در جامعه پیشرفته و عدم تفکیک در جامعه توسعه نیافته(استقرار واحدهای تخصصی شده و مستقل به جای واحدهای قبلی)

تفکیک کارکردی عناصر ساختی به نحو مناسبی در منطقه صورت نگرفته است و این شاید به خاطر شرایط موجود در منطقه باشد از جمله اینکه شرایط موجود به چنین تفکیکی تن ندهد.

اورت راجرز

عناصر خرده فرهنگ دهقانی از قبیل عدم اعتماد متقابل در روابط شخصی، تقدیرگرایی، پایین بودن سطح آروزها و تمایلات، خانواده گرایی و...) مانع تجدد و نوسازی روستایی

عناصر خرده فرهنگ دهقانی را می توان در جامعة مورد مطالعه تشخیص داد.

روستو

مراحل پنج گانه رشد اقتصادی:

1ـ جامعه سنتی 2ـ شرایط ماقبل از خیز اقتصادی 3ـ مرحله خیز اقتصادی 4ـ مرحله بلوغ 5ـ مرحله مصرف انبوه

بسیاری از ویژگیهای مرحله اول مدنظر روستو یعنی جامعه سنتی را می توان مشخص کرد هر چند نمونه هایی از ویژگیهای مرحله دوم را می توان دید ولی تا رسیدن به مرحله پنجم فاصله بسیار زیادی وجود دارد.

 

مشخصات جغرافیایی کله هوک

از نظر تقسیمات کشوری ده کله هوک جزء دهستان پسکوه، بخش سیب و سوران،

شهرستان سراوان، استان سیستان و بلوچستان است که در فاصله 91 کیلومتری

شمال غربی سراوان، فاصله 56 کیلومتری شمال غربی سوران در (شصت و یک درجه و سی و پنج دقیقه)

طول شرقی و (بیست و هفت درجه و سی و شش دقیقه)عرض شمالی

جغرافیایی در ارتفاع 1287 متر از سطح دریا قرار گرفته است.

حدود و سعت

منطقه کله هوک حدود 15 کیلوتر مربع وسعت دارد، که از روستاهای اطراف به

وسیله رودخانه و دشت ها و زمینهای کشاورزی از سایر دهات جدا می شود.

دهاتی که در اطراف این منطقه واقع شده اند بر حسب فاصله و حدود عبارتند از:

پسکوه در 6 کیلومتری جنوب شرق، تنگ تنور در حدود 3 کیلومتری شمال شرق،

کشی آباد حدود 4 کیلومتری شمال، سیاه دک 2 کیلومتری شمال غربی، سرسوره 3 کیلومتری

شمال غربی واقع شده است.(اداره جغرافیایی کشور، 1364: 51)

جاده ای که از سوران و پسکوه به این روستا می رسد به دو قسمت فرعی و اصلی تقسیم   

  می شود که جاده فرعی امکان ارتباط با روستای تنگ تنور و سیاه دک و سپس

سرسوره را میسر می سازد و جاده خاکی اصلی که روستا را مستقیماً به سر سروه

وصل و در نهایت پس از عبور از چند روستا به شهرستان خاش منتهی می شود.

قابل ذکر است که راه فرعی در منتهی الیه غربی روستای سرسوره به راه اصلی

متصل می شود. به موازات جاده خاکی اصلی، جاده جدید در حال

ساخت و آسفالت شدن و آماده سازی است.

شناسائی اجمالی

راه عمومی کله هوک جاده آسفالته ای است که از شمال غربی شهرستان سراوان شروع و پس

از گذشتن از شهر سوران، در فاصله 50 کیلومتری به دهستان پسکوه می رسد، و این جاده

آسفالته از منتهی الیه خروجی پسکوه به سمت کله هوک به جاده خاکی مبدل گشته و

دنبالة آن در ده کله هوک بر طبق آنچه در بالا گفته شد به طرف دهات مجاور یعنی تنگ تنور،

سیاه دک و سرسوره ادامه می یابد.

ناهمواری

کله هوک در منطقه ای دشتی واقع شده است این دشت از اطراف توسط ناهمواریهای بیرک

و اشکند محدود و محصور می شود.

کوهها

کوه اشکند که جهت شمال غربی ـ جنوب شرقی نسبت به شهرستان سراوان که مختصات

قله آن به طول (شصت و یک درجه و پنجاه و یک دقیقه) و عرض جغرافیایی

(بیست و هفت درجه و سی و هشت دقیقه) است در شمال و شمال شرقی

روستا واقع شده است و در جنوب و جنوب غربی روستا کوههای بیرک واقع شده اند

و در جنوب شرقی دشت سوران قرار دارد. در حقیقت این دشت ناودیسی است

بین دو طاقدیس کوه اشکند از طرفی و کوههای بیرک از طرف دیگر که هر دو کوهستان تقریباً

به موازات هم باجهت دشت مورد نظر می باشند. کوههای بیرک به صورت رشته نسبتاً باریکی

به طول 98 کیلومتر و عرض بین 2 تا 8 کیلومتر توأم با کوه کهبت(شهر زابلی) را تشکیل می دهد.

بلندترین قله این رشته 2740 متر است که در 72 کیلومتری جنوب شرقی خاش و در 15 کیلومتری

شرق روستای نیلگان قرار دارد. این کوهها، دیوارة غربی و جنوب غربی واقع و طاقدیس

غربی و جنوب غربی دشت کله هوک را تشکیل می دهند و کوههای اشکند دیواره

شمال و شمال شرقی را در بر می گیرد و حد جنوب شرقی این کوهها را دشت سوران فرا می گیرد.

رودها

رودخانه روتک که در تقسیمات کشوری با اشتباه رودخانه سیاه دک خوانده شده است

ولی ما آن را در اینجا به همین نام می خوانیم از شمال شرقی روستا می گذرد و باعث

جدایی این ده از روستای تنگ تنور شده است این رودخانه که دارای جهتی تقریباً از

شمال و شمال غربی به جنوب شرقی است بیشتر از همه، از کوههای اشکند

سرچشمه می گیرد. رودخانه دیگری هم که در زبان محلی گزآبدار گفته می شود

از غرب روستا می گذرد و به سمت شمال و شمال شرق روستا انحراف پیدا می کند

و در منتهی الیه شمال شرقی به رودخانه روتک       می پیوند. این رودخانه نسبت

به رودخانه روتک از وسعت و حجم آب کمتری برخوردار است و تقریباً از دشتهای اطراف

و نزدیک به کوههای بیرک سرچشمه می گیرد.

منظرة کلی

اگر روی یکی از تپه های دشتی که کله هوک در آن قرار دارد ایستاده به اطراف بنگریم در

شمال پستی ها و بلندیهایی که پوشیده از پوشش گیاهی که عمدتاً از نوع گز و نخل

وحشی و... است و همچنین تقاطع رودخانه گزآبدار و رودخانه روتک که باعث جدایی

و فاصله با ده کشی آباد شده است رامی توانیم مشاهده کنیم. جنوب این منطقه

کاملاً باز است و بعد از آن تا فاصله چند کیلومتری به منطقه انتهای رشته کوههای

بیرک می رسد. در قسمت غرب هم تپه هایی را می توان دید که در بعضی

نقاط جلوی دید چشم ما را می گیرند.

مشخصات خاک

در مورد مشخصات خاک اگر مطالعه تحقیقاتی انجام گرفته است متأسفانه به آن دسترسی

پیدا نکردیم، ولی خاکی که در اطراف روستا قرار دارد بیشتر به صورت شنی و شوره زار است.

رنگ خاک در این  نواحی سفید رنگ متمایل به زرد است. این خاک  آمیخته با

سنگ است که در میان آنها تکه های سفید رنگ شوره زاری که در زبان محلی

به دلیل رنگ سفید آنها گرچ(گچ) گفته می شود دیده می شود.

خاکهای زمینهای زراعی هم از همین نوع خاکها هستند که چندان خاک حاصلخیز

برای کشاورزی نیستند که جز با زحمت زیاد نمی توان محصولی از آن به دست آورد.

زمینی که برای اولین بار برای کشت آماده می شود لایه های نمک به راحتی در

آن نمایان هست و اعتقاد بر این است که با چند بار آبیاری، این نمک ها از بین

می روند و این موضوع با توجه زمینهای زراعی موجود با واقعیت منطبق است.

آب و هوا

در مورد آب و هوای ده کله هوک بایستی یادآور شد که مقدار باران و درجة حرارت

و روزهای یخ بندان و ابر و آفتابی بودن هوا و سایر مشخصات آب و هوایی آن اگر

اندازه گیری هایی صورت گرفته دسترسی به آن امکان پذیر نبود ولی می توان

اذعان کرد که دما در روزهای گرم تابستان به حدود 40 درجه یا بیشتر از آن می رسد

و در زمستان به صفر یا چند درجه زیر صفر می رسد. که همان ویژگی آب و

هوای بیابانی داخلی ایران را شامل می شود.

 باران

مقدار باران سالانه در این منطقه بسیار کم است. و گاهاً خشکسالیهای

پیاپی به تحلیل رفتن زیاد اراضی زیر کشت می انجامد.

یخ بندان

روزهای یخ بندان بیشتر در فصل زمستان به خصوص در دی ماه و بهمن ماه اتفاق می افتد.

پوشش گیاهی منطقه کله هوک

در اینجا به برخی از گیاهان علفی و بوته ای و درختان منطقه کله هوک اشاره می شود:

1ـ گون(Govan(بنه)2ـ گز 3ـ اس پست(espost)(یونجه) 4ـ پوچنک( ) (پودینه یا پونه)

5ـ درنّا(deranna)(درمونه) 6ـ گز 7ـ نخل وحشی( 8ـ کنار(Konar): به فارسی

آن را کنار گویند، موسم آن اسفند است و میوه اش شفت گوشتدار است.

9ـ هنجیر(henjir) (انجیر) 10ـ خارشتر 11ـ بارهنگ(bareheng) 12ـ برنجاسک( )(بومادران)

13ـ توُد(to:d)(توت)14ـ کرک(kark) به فارسی آن را استبرق، غلبلب، عیوش، عشر، کرک،

خرگ، عشار، اکرن، مدان و غرق گویند، به صورت درختان کوچک یا درختچه دیده می شود

که دارای شیرابه ای تلخ بوده و گل آن صورتی یا صورتی متمایل به بنقش است.

15ـ مک(mok)(نخل) 6ـ هنار(henar)(انار) 7ـ هنگور(hangur)(انگور) 8ـ کلپورک(kalporak)(کلپوره)

        9ـ ازگند(Ezgend)(آویشن) 10ـ گلگلانجوک(gelgelanjuk)(هندوانه ابوجهل):

گیاهی است از خانوادة هندوانه دارای برگهای متناوب با بریدگهای عمیق است.

میوة آن شبیه به هندوانه است. اندازه آن تقریباً به اندازة پرتغال معمولی است.

11ـ اسپنتان (اسپند یا اسفند) 12ـ مور(mor)(مرغ) 13ـ مورد(مورد) و...

جانوران اماکن مسکونی

حیواناتی که در اماکن مسکونی به طور اهلی زندگی می کنند عبارتند از:

1ـ سگ

2ـ گربه که به دو صورت اهلی و وحشی دیده می شود.

سگ را اهالی به خاطر پاسبانی نگهداری می کنند و برای هارتر شدن آن(گیرنده تر شدن)

در گذشته به آن در طولگی فلفل می دادند.

گربه را می توان در بعضی از خانواده ها دید. علاوه بر اینها بایستی از گوسفند، الاغ؛ گاو،

مرغ به عنوان دام اهل نام برد. به جز حیوانات اهلی فوق دسته ای از حیوانات

موذی نیز در اماکن مسکونی این منطقه زندگی می کنند که عبارتند از:

1ـ مار 2ـ موش 3ـ عقرب 4ـ رطیل 5ـ مارمولک

مار و موش و همه موارد فوق در دیوار و سقف خانه ها و سقف های مخروبه خشتی

زندگی می کنند که بمحض مشاهده شدن کشته و نابود می شوند.

پستانداران

پستاندارانی که دراین منطقه زیست می کنند بیشتر همان حیوانات اهلی هستند که

در اماکن مسکونی از آنها نگهداری می شود، این دسته از حیوانات عبارتنداز:

گاو، گوسفند، الاغ، سگ، مادیان

حیوانات آب زی:حیوانات آب زی این منطقه منحصر است و عبارتند از:

1ـ ماهی 2ـ قورباغه

ماهی از متداولترین حیوانات آب زی است که در آب های روان و جوی ها به صورت سیاه

رنگ و سفید رنگ دیده می شود. قورباغه ها بیشتر در آبهای راکد، آبهای روان، برکه ها

و ته مانده های آب دیده می شوند و در همین محل ها نیز تخم گذاری می کنند.

پرندگان

پرندگان این نواحی هم به طور اهلی و هم به طور وحشی مشاهده می شوند.

پرندگان اهلی اغلب در منازل تربیت می شوند و فرآورده های مختلف آن مورد استفاده قرار می گیرد

این پرندگان عبارتند از: 1ـ بوقلمون 2ـ کبوتر سفید 3ـ مرغ و خروس

تقریباً تمامی منازل دارای مرغ و خروس هستند و کم و بیش به تکثیر و نگهداری

آن علاقه نشان می دهند، در بین پرندگان نامبرده کبوتر دارای انواع مختلفی به ترتیب ذیل است:

1ـ کبوتر معمولی 2ـ کبوتر چاهی 3ـ کبوتر یاکریم

کبوتر چاهی به طور وحشی در دیواره قناتها و مجرای زیرزمینی آن زندگی می کند،

کبوتر یاکریم بیشتر در مزارع و درختان دیده می شود و گاهاً در منازل هم نگهداری می شود.

کبوتر معمولی را تنها کبوتر بازان به نگهداریش علاقه نشان میدهند. پرندگان

وحشی و اهلی که در این منطقه مشاهده می شوند به زبان محلی و توضیحات علمی برخی از آنها عبارتند از:

1ـ چاهیک( ): که در زبان فارسی کبوتر چاهی خوانده می شود.

2ـ کوگ( ): که به فارسی آن را «کبک»(Alectoris chukar) گویند و از خانواده قرقاول می باشد.

در بهار و تابستان پر سروصداست. تقریباً همیشه در دامنه ها و شیب های کوهستانی باز و سنگلاخ یافت می شود.

3ـ سیسو(sysso): به فارسی آن را تیهو گویند. یک ماکیان کوچک است که ظاهراً شبیه به کبک کوچک به نظر می رسد.

4ـ پیلپلشتک( ): که به فارسی آن را پرستو می خوانند و از خانواده پرستو می باشد. پرنده ای اجتماعی است.

آشیانه اش را از کاه و گل زیر لبه پشت بام طویله ها می سازد. این پرنده جزء حرام گوشتان است.

5ـ جنجشک( ): که همان گنجشک است که به دو صورت گنجشک معمولی و

دیگری گنجشک کوهی دیده می شود.

6ـ شب گردوک( ): در زبان فارسی به آن خفاش گویند.

7ـ سهردُلبک(Sohr dombok): در زبان فارسی به آن دم جنبانک زرد گفته می شود.

8ـ چَلول( ):که در زبان فارسی چکاوک گفته می شود و از خانوادة چکاوک است.

اصولاً پروازش ناشیانه به نظر می رسد. اغلب کنار جاده  دیده می شود. روی زمین آشیانه می سازد

و جزء حلال گوشتان است.

9ـ کُلی(Koli)(گنجشک کاکل دار یا کاکولی) 10ـ بوم(جغد) 11ـ شاهیمک( ) (شاهین یا کلاغ)

12ـ چرز( )(هوبره کوچک) 13ـ چاکرُ( )(قرقره)14ـ شاتو ( )(کبوتر یاکریم)

بعضی از پرندگان فصلی هستند یعنی در اوایل بهار در این نواحی پیدا شده در اواخر پاییز رفته

رفته مهاجرت می کنند به عنوان نمونه پرستو از آن جمله است.

 حشرات و سایر جانوران منطقه عبارتند از:

1ـ شاشک( )(پشه)2ـ گندگجو( )(رُتیل)3ـ بود( )(شپش)4ـ زوُم (zo:m)(عقرب) 5ـ کرم

6ـ کتک(ketak)(کنه)7ـ مَدک(madak)(ملخ)8ـ سوسک9ـ چرت( )(جیرجیرک)

10ـ دندسک(dandesk)(زنبور زرد)11ـ گودِر( )(زنبور قرمز)12ـ سوچنک( )(سنجاقک)13

ـ هزارپا14ـ کک15ـ مور16ـ مش ( ) (مگس) که شامل مگس خری، مگس سگی و مگس معمولی است

17ـ کاسلونک ( )(لاک پشت)18ـ خرگوش19ـ گوج( )(تمساح)20ـ تولک یا تولگ(  ) (شغال)

21ـ دجوک(dajok)(خارپشت یا جوجه تیغی)22ـ ملّائو ک( )(پروانه) و غیره .

 

مشخصات تاریخی:

پس از بررسی جغرافیایی منطقه کله هوک به بحث در مورد مطالب تاریخی منطقه از اسنادو زبان مردم می پردازیم:

پیدایش نام و وجه تسیمه کله هوک(Kalleh huk)

قبل از هر چیزی باید این نکته را مد نظر قرار داد که در گزارش مشرح حوزه سرشماری سراوان

که توسط وزارت کشور رژیم سابق در سال 1335 انجام شده است، اسمی به نام کله هوک

در میان روستاهای منطقه پسکوه وجود نداشته یعنی روستای کله هوک در این

سال(1335)با عنوان دیگری ثبت گردیده است. در این گزارش در میان روستاهای

منطقه پسکوه سه روستا با تلفظی شبیه به کله هوک به نامهای کلگ، کلوکی،

کله چهار وجود داشته است. به نطر می رسد از میان سه روستا، کلگ و کلوکی و

از میان گلگ و کلوکی، کلگ شباهت بیشتری به کله هوک داشته باشد هم به

دلیل جمعیت آن و هم به این دلیل که از زمان پایه گذاری قنات این روستا را کیلوک

می نامیدند. ولی نکته قابل ذکر این است که در سرشماری1345 تا زمان حاضر

از این روستا به عنوان کله هوک یاد می شود و این نشاندهنده این مطلب است

که بین سالهای 1335 تا 1345 اسم قبلی روستا به کله هوک تغییر یافته است که

دلیل آن قابل تحقیق بیشتر است. پس روستا در تقسیمات کشوری از سال 1345 تا

به حال به همین نام یعنی کله هوک به ثبت رسیده است«واو» در قسمت دوم کلمه

یعنی«هوک» به صورت«اُ» کوتاه تلفظ می شود نه«اُ» بلند به هر جهت این کلمه به هر

نحو که تلفظ شود آن معنایی که مد نظر مردم است از آن استنباط نمی شود.

واژه ای که بین مردم رایج بوده و تا زمان حال ادامه دارد به صورت کلیوک یا کلَّ ـُ ک می باشد

و ک یا ـُ ک در زبان محلی پسوند تصغیر ساز است همانطور که در زبان و ادبیات فارسی

از این قبیل پسوندها به کثرت دیده می شود. و کل هم به معنی گودال است و شاید(ی)

موجود بین کل و ـُ ک برای ارتباط دادن دو جزء کلمه و زیبایی آن به کار برده شده است

.به هر جهت کلیوک یعنی گودال کوچک که گاه حکایت از منطقه کوچک و محدود هم دارد.

البته چون زبان بلوچی شاخه ای از زبانهای باستانی ایران است باید به ریشه تاریخی این

پسوند توجه کرد که این نیاز به تحقیق بیشتر دارد. ودر مورد کله هوک می توان گفت که

کسانی که این نام را در تقسیمات کشوری به ثبت رسانده اند احتمالاً آن طوری که باید

آشنایی کافی با زبان محلی و بومی مردم نداشتند. البته کسی که به نام گذاری روستا

به عنوان کلیوک یا کله اُ ک پرداخته قبل از هر کسی جناب آقای ملاحیدر زومکزهی به

دلیل سرپرستی قنات بوده است که شرح فعالیتهای او در ادامه خواهد بود. ایشان

ابتدا خود قنات را بدین نام خوانده اند ولی بعد از بنای منازل مسکونی در محل ورود آب

قناب به مزارع کشاورزی(محل فعلی روستا) به عنوان اسم روستا در نظر گرفته شده است.

همچنین این نکته را باید یادآور شد که کله اُ ک در آن زمان یک لفظ بوده که برای نام گذاری

مکانها خصوصاً قناتها به کار می رفته است که شاهد واقعی آن قناتی است که به موازات

روستای سیاه دک و در 2 یا 3 کیلومتری روستای کله هوک قرار داردکه هم کلیوک و

هم کهن(قنات) داد رحمن خوانده می شود.(مصاحبه با: نصیرپیرزهی: 1386)

 

 تاریخچه کوتاه کاریز کله هوک

آنچه مسلم است که سنگ بنای اولیه روستای کله هوک توسط ملاحیدر زومکزهی گذاشته

شده است اما در پاسخ به این سئوال که چگونه ایشان تصمیم به انجام این امر می گیرند  

    می توان این گونه اظهار کرد که همزمان با حفر قنات سرسوره توسط آقایان لال بخش و

میرحسین خان، جناب ملاحیدر و شرکاء او شروع به حفر قنات کله هوک می نمایند.

بعد از مدتی لابخش و میرحسین خان پیش ملاحیدر می آیند و از او می خواهند که

قنات کله هوک را رها و به آنها در زمینه حفر قنات سرسوره همکاری نماید ضمن اینکه

کله هوک سرمایه اوست و بعداً می تواند کار حفر قنات آنرا پی گیری نماید.

آقای ملاحیدر با این شرط قبول می کند که یک شبانه(24ساعت) از آب قناب سرسوره

بعد از بهره برداری به او و هر کدام از شرکاء او تعلق بگیرد. آقایان لال بخش و میرحسین خان

این خواسته او رامی پذیرند. آقای ملاحیدر این موضوع را با شرکاء خود در میان می گذارد اما

شرکاء با اذعان به اینکه لال بخش آدم تندخو و بداخلاق است و در حین کار ممکن است

فحاشی کند با وجود تضمین ملاحیدر از جانب او با این پیشنهاد موافقت نمی کنند.

آقای ملاحیدر هم به تبعیت و همراهی با شرکاء از انجام این کار خوداری و کار حفر

قنات کله هوک را ادامه می دهند(مصاحبه با: شهداد زومکزهی: 1387)

اما ملاحیدر و همراهانش برای حفر کاریز کله هوک زحمات سخت و طاقت فرسایی را متحمل می شوند

و در جریان کار سهم داشتن افراد منوط به ادامه دادن تا آخر کار بوده است و در صورت نیمه کاره رها کردن،

نه تنها هیچ بهره ای از آب به فرد تعلق نمی گرفت بلکه کارهایی که فرد انجام داده بود نادیده گرفته

می شد و فرد دیگری به راحتی جایگزین آن  می شد.(مصاحبه با: آدم پسکوهی: 1386) بعد

از مدتی کارکردن بر روی چاههای قنات آب به جریان می افتد برای اولین بار آب آن را در قسمت

پایین کهن دادرحمن(به موازات مزارع کشاورزی سیاه دک) پیاده می کنند در اینجا به انجام

کشاورزی می پردازند بعد از یک سال آب را به طرف پایین هدایت می کند و در هنگام عبور

از رودخانه گزابدار از یک ناودان که از کندة درخت نخل ساخته شده بود استفاده می کنند

و آب را به جایی که در حال حاضر زمینهای کشاورزی قرار دارند می رسانند و در اینجا زمینهای

کشاورزی بین ملاحیدر و شرکاء به 12 قسمت و 12 شبانه تقسیم می شود. در این زمان به

دلیل اینکه میزان آب قنات بسیار اندک بوده است از روشی که در زبان محلی به آن

«تشک بند»(tashk Band) گفته می شد استفاده می شد به این صورت که یک

مخزن ذخیره آب می ساختند و آب قنات را داخل آن رها می کردند و با بستن

دهنه آن منتظر می مانند تا پر شود بعد از پر شدن مخزن در آن را باز می کردند و

آب به طرف زمینهای کشورزی جهت آبیاری جریان می یافت. بعد از مدتی آب

قنات خشک می شود و به اجبار مردم به پسکوه مهاجرت می کنند و در این زمان

شناسنامه بین افراد توزیع می شود مردم به دلیل ترس و ذهنیت بدی که از حکومت و...

داشتند و اینکه دولت با اینکار می خواهد ما را به مالکیت خود درآورده و یا اصطلاحاً ما

را با خود ببرد این منطقه را ترک و به پاکستان و شهر پنج گور مهاجرت می کنند.

بعد از یک سال دوباره به ایران باز می گردند و کار بر روی قنات دوباره از سر گرفته می شود

البته در این زمان تعداد کمی از شرکاء قبلی بودند و شرکاء جدیدی هم می پیوندند

که کار تقسیم زمینها و آب با پیشنهاد ملاحیدر به روال قبلی باقی می ماند و فقط

کار بر روی قنات در جهت باز گرداندن آب انجام می شود. لازم به ذکر است که

روش تشک بند بعدها به وسیله کار گذاشتن مقنی(چاه کن) بر روی قنات توسط

آقای محمددوست ریگی و افزایش آب قنات از بین رفت و آب به صورت مداوم در

طول شبانه روز به طرف زمینها و مزارع جریان یافت. آب قنات به 12 شبانه

(یعنی 12 شبانه روز) تقسیم شده بود و هر شبانه متعلق به یک فرد بود

و در واقع مدار گردش 12 شبانه روز بود هر قناتی که احداث می شد باید

نیم شبانه یعنی معادل 12 ساعت به حاکم تعلق می گرفت و این یک قانون بود.

اسم این شبانه را که سهم حاکم در آن بود بیکار می گذاشتند به دلیل اینکه از

سوی حاکم هیچ کاری بر روی آن انجام نمی گرفت و خود مردم کارهای مربوط

به آن را انجام می داند و حاکم فقط سهم می برد لازم به ذکر است که حاکم در

روستای پسکوه مستقر بود. حاکم بعد از مدتی این سهم را به سرپرست قنات

در قبال گوسفند و یا سایرچیزهای دیگر می فروخت که در روستای کله هوک این

سهم به جناب ملاحیدر فروخته شد و در حال حاضر اسم این شبانه (بیکار) همچنان

جزء اسامی 12 شبانه موجود کله هوک می باشد. در این زمان حاکم پسکوه فردی

بنام محمدشاه بوده است. ملاحیدر محبوبیت و حرمت زیادی نزد او داشته است و

در بعضی از تصمیم گیری های موجود در پسکوه نقش عمده و اساسی

داشته و از او به عنوان کدخدا هم یاد می شده است.

(مصاحبه با شهداد زومکزهی: 1387)

با توجه به اظهارات موجود قدمت روستا از زمان پهلوی اول یعنی رضاخان شروع می شود

و از ردیف روستاهای قرن معاصر است و حوادث و وقایع تاریخی چندانی را نمی توان در آن مشاهده نمود.

 

منبع:جامعه شناسی(پیرزهی)


موضوعات مرتبط: پسکوه در یک نگاهعکسهای از پسکوه
برچسب ها: مطالعه موردی روستای کله هوک -پسکوهجامعه شناسی روستاییپسکوهکله هوک

تاريخ : چهار شنبه 11 / 1 / 1393 | 4:55 بعد از ظهر | نویسنده : جاسم پیرزهی پسکوه |

 

 

چگونگی مهاجرت زومک به پسکوه

محل زندگی اولیه زومک به همراه دو برادرش به نامهای سوری و ثابک و یک خواهرش

به نام بی بی، سرحد و مورپیش از توابع شهرستان خاش بوده است. که هر کدام از

آنها نسلهایی از خود به یادگار گذاشته اند. زومک نسل زومکزهی ساکن در منطقه

پسکوه، ثابک نسل ثابکی ساکن در دلگان (از توابع شهرستان ایرانشهر) و

سوری هم نسل سوری زهی ساکن در خاش و سرانجام بی بی، جد مادری

طایفه یار محمدزهی را تشکیل می دهند. زومک در اوایل جوانی و تجرد

از سرحد و مور پیش به دزک (سراوان) مهاجرت و مدتی را به عنوان نوکر

حاکمان این منطقه به فعالیت می پردازد و ازدواج او در همین زمان صورت می گیرد.

زومک به دلیل مهارت در تیراندازی و شجاع بودن از شهرت خاصی برخوردار بوده

و زبانزد خاص و عام می شود. به طوری که حاکم پسکوه به دلیل ترسی که

از حکام دیگر داشته و با توجه به شهرت زومک، او را به پسکوه می آورد تا به

عنوان پشتیبان از او در مواقع ضروری استفاده کند و به این ترتیب مهاجرت زومک

از دزک به پسکوه شکل گرفته و باعث ماندگار شدن او دراینجا و در واقع ماندگار

شدن نسل او می گردد و نام او پس از توزیع شناسنامه به عنوان فامیل فرزندان

و نوه ها و نتیجه های او حفظ می گردد. البته پس از مهاجرت، منزلت اجتماعی

ایشان از نوکری به سرداری و کدخدایی ارتقاء می یابد و این مرتبه بعد از فوت

ایشان به فرزندان بعد از او انتقال پیدا می کند به طوری که آقای ملاحیدر

زومکزهی بانی روستای کله هوک به تبعیت از جد خود در میان حاکمان

پسکوه از شهرت خاصی برخوردار بوده و مقام کدخدایی را به ارث برده بودند.

(مصاحبه با: شهداد زرمکزهی: 1387)

 


موضوعات مرتبط: پسکوه در یک نگاهعکسهای از پسکوه
برچسب ها: ورود زومك به پسكوه وشكل گيري فاميل زومكزهيزومکزهیورود زومکزهی ها به پسکوهزومکزهی پسکوهپسکوه

تاريخ : چهار شنبه 11 / 1 / 1393 | 4:41 بعد از ظهر | نویسنده : جاسم پیرزهی پسکوه |